شیطنت های فاطمه ی عزیز من !!!
سلام دختر گلم . شما در حال حاضر یک سال و سیزده روزه شدی . امروز می خوام برات از شیطونی هات و بازیگوشی هات بیشتر بنویسم تا برات یادگاری بمونه . نفسم شما از یکی دو ماه پیش سرک کشیدن تو کمد ها کشوها و کابینت ها رو شروع کردی و هر روز هم تو این کار استاد تر میشی . مثلا اولا بلد نبودی در کابینتو کامل بازکنی چون جلوش ایستاده بودی و خیلی قیافت بامزه و عصبانی بود تو اون لحظه ها . ولی من خوشحال بودم از اینکه هنوز وقت دارم ولی خیلی زود یاد گرفتی که وقتی می خوای درو باز کنی خودت بری کنار و از اونجا بود که خرابکاری هات شروع شد ...
من یه کاسه ی گلی داشتم که مامانجون بهم داده یود و کاسه قدیمی و خوشگلی بود . حالا شما چی کار کردی ؟ زدی در کمال خونسردی کاسمو شکستی تازه این که چیزی نیست دو تا نمکدون و یه لیوان هم شکستی تا این لحظه و از خرابکاری های دیگت اینکه موس مامانو زدی خراب کردی و یکی از دکمه های کیبورد لپتاپو هم از جا کندی خسته نباشی عزیز دلم
بقیه عکساتو بریم ادامه ی مطلب ببینیم . بوووس
منم مجبور شدم یه تمهید امنیتی بیندیشم و در کابینت هایی که ظروف شکستنی و ادویه هست رو با روبان ببندم . .ولی خیلی سخته چون هر وقت بخوام چیزی از توشون بردارم باید هی باز کنم ببندم ...
البته این روش هم خیلی کارساز نبود چون اینروبان هارو میگیری میکشی و باز می کنی و به کارت ادامه می دی پشت کارت منو کشته