عزیز دل مامان و بابا فاطمهعزیز دل مامان و بابا فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

بوی بهشت من : فاطمه

عکس هایی که جا ماند!!!

1392/9/13 23:05
نویسنده : مامان
229 بازدید
اشتراک گذاری

پدر جون اینا به مناسبت تولد بابا میثم برده بودنمون رستوران . اینم عکسش . عکس زیاد انداختم ولی بیشترش خانوادگی بود و اینکه اونجا فقط ماست خوردی و دیگر هیچ

من :عصبانی

راستی بلیزتو خودم بافتم .

فاطمه خانم مشغول شستن سبزی تو حیاط خونه ی مادر جون اینانیشخند

اینجا هم اتاق بازی فست فودیه که به مناسبت سالگرد ازدواج منو بابا ، سه تایی رفتیم .یه کتاب رنگ امیزی هم بت جایزه دادن . اونجا هم فقط چند تا دونه سیب زمینی خوردی (البته خودمون بت چیز دیگه ای ندادیم چون به دردت نمی خورد نیشخند)

این روزا حسابی سرم شلوغه و به هیچ کاری هم نمی رسم ! بیشتر با هم بازی می کنیم و شما کلا میگی فقط مال من باش!!! من می مونمو یه عالمه استرس (درس و کارای خونه و یه سری کار عقب افتاده ی خودم که نمی دونم کی میشه انجامش داد!)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مریم الیاسی
15 آذر 92 22:27
به به چه دختره نازی داریم ما.ماشالاه سالگرد ازدواجتون مبارک فهیمه جون.
مامان
پاسخ
مرسی عزیزم .
مامی ارمیا
16 آذر 92 12:10
الهی قربونت برم خانوم کوچولو با اون دستای کوچیکت که داره سبزی میشوره !!!!!
مامان
پاسخ
مرسی خاله جون
نعیمه
17 آذر 92 1:17
یادم رفت تبریک بگم-تولد و سالگرد عروسیتون مبارک یادش بخیر به ما که حسابی خوش گذشت مخصوصاً ماشین سواریی بعد عروسیتون اینم از هدیه ی مجازی من
مامان
پاسخ
مررسی عزیزم