عکس هایی که جا ماند!!!
پدر جون اینا به مناسبت تولد بابا میثم برده بودنمون رستوران . اینم عکسش . عکس زیاد انداختم ولی بیشترش خانوادگی بود و اینکه اونجا فقط ماست خوردی و دیگر هیچ
من :
راستی بلیزتو خودم بافتم .
فاطمه خانم مشغول شستن سبزی تو حیاط خونه ی مادر جون اینا
اینجا هم اتاق بازی فست فودیه که به مناسبت سالگرد ازدواج منو بابا ، سه تایی رفتیم .یه کتاب رنگ امیزی هم بت جایزه دادن . اونجا هم فقط چند تا دونه سیب زمینی خوردی (البته خودمون بت چیز دیگه ای ندادیم چون به دردت نمی خورد )
این روزا حسابی سرم شلوغه و به هیچ کاری هم نمی رسم ! بیشتر با هم بازی می کنیم و شما کلا میگی فقط مال من باش!!! من می مونمو یه عالمه استرس (درس و کارای خونه و یه سری کار عقب افتاده ی خودم که نمی دونم کی میشه انجامش داد!)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی