عیدت مبارک نفسم !
دختر گلم امسال دومین سالی بود که عید رو در کنار تو عزیزترینم تجربه کردیم . خداروشکر میکنم که منو لایق دونست تا مادر باشم . اونم مادر یه فرشته ی کوچولویی به اسم فاطمه .
کل ایام عید رو یا در سفر بودیم یا مشغول دید و بازدید . واسه همینم فرصت نشد تا زودتر بیام و برات بنویسم . این مدت کلی پیشرفتای جدید داشتی و شیطونی هات هم که هر روز بیشتر از دیروز ...
خوشحالم از اینکه بالاخره یاد گرفتی شعر بخونی (گنجشک لالا ، لالایی گل لالا ، تولدت مبارک، ای بی سی دی و لی لی حوضک و...)، بالاخره ارکان نمازو کامل یاد گرفتی و رکوع هم می ری . تا اذون می دن ، میری مهرو بر میداری و نماز می خونی .
وقتی جمله می گی فعل جمله هات بیشتر کلمه ی (شله ) هست . مثلا ابرو شله (کشیده) ، پی پی شله(کردم) و کلمات بامزه ی دیگه ای که یاد گرفتی :
مجس(مگس)، اوتودوس (اتوبوس)، شمنو (زنمو)، خاله ، به خووره (بخوره) وموسدس (مثلث)و خیلی چیزای دیگه که من الان یادم نیست .
الان منو صدا میکنی که بیام پیشت تا بخوابی . دوباره برمی گردم با یه عالمه عکس جدید ...