عزیز دل مامان و بابا فاطمهعزیز دل مامان و بابا فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

بوی بهشت من : فاطمه

شبی که خیلی سخت گذشت !

1392/7/15 13:16
نویسنده : مامان
978 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فاطمه ی 15 ماهو 10 روزه  ی من. الهی قربونت برم عزیز دلم .

دیشب خیلی شب سختی بود برای هممون . ماجرا از این قرار بود که بعد از ظهر یه سر رفتیم خونه ی خاله ی من و همه اونجا جمع بودن . شما هم کلی بازی کردی با بچه ها و البته یه عالمه هم از میوه ی مورد علاقت هندوانه خوردی . مادر جون نمی خواست بت بده هی می گفت بستته ولی تو بازم می خواستی نمی دونم ، شاید با علی کوچولو مسابقه ی خوردن گذاشته بودین ! از اونجا که اومدیم حالت زیاد خوب نبود انگار . من فکر کردم خوابت میاد که انقدر بی حالی . سعی کردم بیدار نگهت دارم تا شام بخوریم و بعد بخوابی . اما لب به شام نزدی و اخرای غذا خوردن ما بود که یه دفعه یــــــــــــــــــــــــــه عالمه بالا اوردی .فرش و متکا و زیر سفره ای و لباس خودت حســــــــــــــــــابی کثیف شد و این تازه اول ماجرا بود .

دیدم عمق فاجعه خیلی زیاده و چاره ای نیست جز اینکه تو حموم حسابی بشورمت با اینکه حسابی خسته بودم . خلاصه حموم کردیم و اومدیم بیرون و شما شیر خوردی و خوابیدی ساعت8.30 . منو بابا میثم هم خوابیدیم . که دوباره ساعت9.30 کلی شیر بالا اوردی و بعدشم 4-5 بار دیگه این قضیه تکرار شد .

منم که فقط کلی گریه می کردم .اخه فوق العاده مظلوم و معصوم شده بودی و حالت اصلا خوب نبود .

در نتیجه ساعت 10.30 بردیمت دکتر و یه امپول و یه قطره بت داد و اومدیم خونه مادر جون که نیروی کمکی برای شب بیداری داشته باشیم . الان که دارم برات می نویسم خدارو شکر استفراغ نداری ولی یه کم اسحال داری که از خدا می خوام به برکت این روز عزیز ، هر چه زودتر خوب بشی .

هم تو و هم همه ی بچه های معصوم ایران زمین !

آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مریم الیاسی
15 مهر 92 19:03
آخی خیلی ناراحت شدم ایشالاه که زودتر خوب بشی فاطمه جان


مرسی عزیزم
خاله مهري
16 مهر 92 0:27
اميد که زود خوب خوب بشه


ممنون خاله جون
مامی ارمیا
17 مهر 92 12:04
الهی آمین .
نگران نباش چون هندونه زیاد خورده سردیش کرده این فسقلیه شکمو...
ایشالله زودتر خوب شی خاله جون . تا مامانت اینقد دلشوره نداشته باشن .


مرسی خاله جون که به ما سر می زنی
مامان رادمهر
18 مهر 92 12:15
منم خیلی ناراحت شدم-انشالله دیگه هیچوقت مریض نشی عسلم


انشالله . بازم به ما سر بزن عزیزم
مامی ارمیا
23 مهر 92 11:47
سلام چرا اینقد کم پیدایین فاطمه خشگله ؟؟؟؟