عزیز دل مامان و بابا فاطمهعزیز دل مامان و بابا فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

بوی بهشت من : فاطمه

سفرنامه ی مشهد و شمال قسمت دوم

1392/7/25 16:46
نویسنده : مامان
235 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم ، طبق معمول حرم اقا امام رضا خــــــــیلی شلوغ بود و هوا هم خیلی سرد بود شانس ما . خلاصه اینکه تو این سه روز دو بار بیشتر نتونستم زیارت باحال برم یه بار نماز صبح منو بابا میثم رفتیم و شما پیش مادر جون موندی وکلی اذیتش کردی . یه بارم شب اخر بازم مادر جون اینا نگهت داشتن . بقیشم همه با هم می رفتیم و نوبتی نماز جماعت می خوندیم و شمام که ماشالله یه جا بند نمی شدی . همش می خواستی بری این ور اونور . از یه چیزی خیلی دلم می سوزه ، اونم اینکه یه دونه عکسم ازت تو حرم نتونستم بندازم . از بس که سرد بود و روز اخرم که نبردیمت . خلاصه نشد دیگه و خیلی حیف شد .

اینم دو تا عکس که من از حرم گرفتم البته تو نیستی توشون ولی هر دو عکس یه خاطرات با مزه ای داره توش که حس نوشتنش نیست .

بقیه توضیحات همراه با عکس در ادامه ی مطلب

 

ما پنج شنبه و جمعه و شنبه مشهد بودیم . جمعه رفتیم کوه سنگی . هوا یه کم بهتر بود چون افتابی بود

در مورد رستوران هم بگم که اولش همه با هم می رفتیم ، و شما 20 دقیقه ی اول خیلی خوب و اروم بودی ولی کم کم حوصلت سر می رفت و حسابی اذیت می کردی . غذارو هم که دیر میاوردن . چون مریض بودی چیز زیادی هم نمی خوردی . خلاصه رستوران رفتن رو هم نوبتی کردیم . منو بابا میثم با هم و مادر جون اینا هم بعد ما می رفتن . اینجوری بهتر بود ولی من همش دلم پیش تو بود نفسم .

 

این عکس هم تو اسانسور هتله . داریم میریم حرم .

دیگه اینکه سوئیتمون جکوزی داشت و با همدیگه رفتیم اب بازی کردیم و خیلی بت خوش گذشت .

دیگه اینکه تو حرم امام رضا خیلی دعا کردم تا خوب بشی و خدارو شکر خوب شدی .

دیگه اینکه خـــــــــیلی بمون خوش گذشت و امیدوارم زود زود قسمتون بشه بازم بریم پابوس آقا .

دیگه اینکه به یاد همه بودم اونجا اگه قابل باشم .

اهان راستی یاد گرفتی بگی حیم یعنی حرم زائر کوچولوی من .

چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه اگه بود برات می نویسم بعدا .  البته اگه بزاری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامی ارمیا
27 مهر 92 11:40
خانوم خانوما اینهمه راه اومدین مشهد افتخار میدادین در خدمتتون باشیم . خوشحال میشدیم .
در هر صورت سفرتون بخیر عزیزم


مرسی عزیزم . سعادت نداشتیم . شما نایب الزیاره ما باشید عزیزم